بن بست یک دروغگوی صووورتی!

ساخت وبلاگ

امکانات وب

به نظرم حق هر آدمی هست که انقدر بی حوصله بشود که یک آن منفجر و پخش دیوار شود. مگر ما هر کدام به تنهایی چقدر هستیم؟  چند نفری را دوباره از زندگی ام ریختم دور. به نظرم هر چند سال یک بار باید همین کار را کرد. آدم های به درد نخور. آدم هایی که بیش از اینکه نفع برسانند پتک را برمیدارند و می کوبند بر روان جاری تو! حق است که دور بیندازی چیزی را به آن احتیاج نداری.  دور انداختم. عکسش را از آنور دنیا برایم فرستاد. رفته آلمان. موهای فرفری و قد بلند و اندام باریک. ابروهای گرد مشکی و چشم های کشیده با مژه های بلند و سادگی همیشگی لباس. دلم برای بغل کردن و تعریف هایش از موهایم بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 749 00,749 21,749 23,749 99 pln,749 99 eur to usd,749 99 plus tax,749 99 pounds,749 00 plus tax,749 625 assassin's creed,749 99, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 184 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

گاهی عجیب از زندگی و کاری که با ما می‌کند، می‌ترسم و فکر می‌کنم شاید بعضی آدم ها هم شبیه به من باشند. روی صندلی کارم نشسته ام و میزم از کاغذهای چرک نویس و خودکار و دستمال کاغذی پر است. کیفم را روی میز می‌گذارم. نه برای دسترسی بیشتر، صرفا برای اینکه هر کس پایش را به پارتیشن ما گذاشت با نگاه اول محتویات روی میز من را نبیند. همیشه از مخفی کردن خوشم می آمده هرچند در عمل به آن ضعف داشته ام. روی صندلی نشسته ام و همینکه دارم مقاله ای راجع به کشف امواج گرانشی می‌خوانم اشک از چشمانم سرازیر می شود و به یاد حس برخورد انگشتانم با کمر پدرم می افتم. بغلش کرده بودم. پدر بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 751 5 icd 10,751 5,751 org,751 69,751 03,751 2 divided by 25,751 pill,751 bus schedule,751 candy crush,751 old malayalam songs, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 193 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

خیلی سخت شده باشد انگار. من سرکار می روم و ماه تمام می شود و حقوق می گیرم. آقای الف صبح با سختی چشم باز می کند، سرکار می رود و حقوق می گیرد و همه اش همان روزهای اول پودر می شود. صبح ها از روی تخت بلند می شویم، با لباس زیر توی هال دور خودمان چرخ می زنیم و شبیه به بازیگرهای معروف تئاتر های تالار وحدت، مشتمان را از بالا به پایین می کشیم و فحشهای کاف دار نثار کار و مدیر و مدیرعامل و بی پولی و احمقیتشان و زندگی می کنیم. آنقدر که یکی به رگبار می بندد و آن یکی می خندد و او را آغوش می گیرد.  خب. بهتر از این حرفها می توانست باشد. شاید هم بدتر. شبیه به مادری که معلوم بود اه بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 752 401(c),752 61,752 64,752 51,752 51 icd 10,752 89,752 31(2),752 011,752 3 mmhg to atm,752 49, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 148 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

به مامان آقای الف تلگرام می زنم که ببخش جواب ندادم، لباس می شستم. در جواب بعد از کلی استیکر بوس میگوید: الهی دورت بگردم. می بوسمت. مواظب باش.  چقدر فرق باید باشد بین آدمها؟ پرت می شوم به چند سال پیش. شهریور ۱۳۹۱. مادر او آمده بود خواستگاری و مرا طوری نگاه می کرد که انگار دشمن باشم و از همه چیزم یک ایراد در دیتابیس مغزش ذخیره می کرد. چقدر آن روزها مرا اذیت کرد خانم به ظاهر تحصیلکرده. در عوض مادر آقای الف، از خودش باشم انگار. آنقدر با من روان و گویا و صادق و مهربان است که فقط می توان گفت: خدا را شکر. بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 754 61,754 0,754 53,754 51,754 69,754 2,754 322,754 71,754 70,754 89, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 147 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

خیلی حیفم آمد از اندازه خوشبختیم با او ننویسم. حس بی‌نهایت خوشبختی وقتی سر می‌زند که شام ساده اما خوشمزه را با هم می‌خوریم و رو به سقف، روی زمین دراز می‌کشیم و از اینکه چقدر زندگی قشنگ است و چقدر راه مانده تا قشنگی‌های بعدی حرف می‌زنیم.  مرد شیرینی دارم. ساعت یک شب، دندان‌های سفیدش را نشانم می‌دهد و می‌گوید: گرسنه نیستی؟! موز بخوریم؟! و من با التماس و ناله می‌گویم که فردا بیدار نمی‌شوی و هر دو خواب می‌مانیم. بخواب لطفا. می‌خندد و به موزش گاز می‌زند. بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 755 63,755 com,755 00w01 c001,755 67 icd 10,755 67,755 69,755 64,755 bus timetable,755 bus schedule,755 north, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 143 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

این روزها دلم بی‌شمار به کودکی‌ام نیشگون می‌زند. هوس کرده‌ام کاسه‌ای پر از توت فرنگی بردارم و روی طاقچه خانه قدیمی بنشینم و همین که توت فرنگی‌هایم را گاز می‌زنم و پاهایم در هوای اتاق، یکی در میان تاب می‌خورند، رابطه خودم و بابا را نظاره‌گر باشم. ببینم که وقتی برایم کتاب داستان می‌خواند چه شکلی بود، وقتی نوار قصه را توی ضبط می‌گذاشت، وقتی شعر یه روز یه آقا خرگوشه را با من زمزمه می‌کرد و وقتی جا به جا می‌خواندم، شعرم را اصلاح می‌کرد. بابا در کودکی همه چیز من بود. ماموریت‌های خارج که می‌رفت سوغاتی‌هایش عروسک و ماشین بازی و یک چمدان شکلات و آدام بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 756 12,756 0 icd 10,756 0,756 11,756 83,756 15,756 70 eur,756 12 icd 10,756 51 icd 10,756 9, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 139 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07

کتاب را بستم.محکم زدم روی جلدش و گفتم: لعنتی. بعد هم مثل همه آن ترک سیگاری‌ها، گوش پاک‌کن را بین انگشتانم گذاشتم و رو کردم به آینه که: لعنتی. الان وقت یه دود غلیظه

پ.ن۱: باید جز از کل نوشته استیو تولتز را خوانده باشید تا متوجه منظورم بشوید.

پ.ن۲: امروز، اولین سالگرد زیر یک سقف بودنمان را با یک مافین شکلاتی و یک شمع زرد کوچک جشن گرفتیم.

بن بست یک دروغگوی صووورتی!...
ما را در سایت بن بست یک دروغگوی صووورتی! دنبال می کنید

برچسب : 757 39,757 39 icd 10,757 33,757 6 icd 10,757 5,757 32 icd 10,757 38,757 6,757 69(8),757 69, نویسنده : bonbast-e-sooratio بازدید : 161 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:07